حالت سیاه
05-05-2024
Logo
برنامه ی تلویزیونی تفسير قرآن كريم – سوره مطففين 83 - درس ( 6 ) : تفسير آيات 29 – 36 ، مقایسه ی دقیق حالات کفار ومومنان در روز قیامت .
   
 
 
به نام خداوند بخشنده ی مهربان  
 

سپاس خداوند جهانیان را و درود بر سرورمان محمد و اهل بیت پاک و مطهرش و یاران گرامی‌اش آنان که امینان دعوت و پرچم داران رسالت او بودند. خداوند از ما و از آنان راضی و خشنود باش ای پروردگار جهانیان.
بار خدایا ما را از تاریکی نادانی و توهم به نور معرفت و دانش و از شهوات به سوی بهشت بیرون ببر.

رستگاری بزرگ این است که انسان هم از عذاب دنیا و هم از عذاب آخرت رهایی یابد:

از روش‌های خدا در کتابش توصیف بهشتیان و دوزخیان می‌باشد. تشویق می‌کند و هشدار می‌دهد. میان پدیده‌های مثبت و منفی جمع می‌نماید. این را مقایسه می‌نامند. یعنی دعوتگری که فقط به تعریف از عذاب جهنم مشغول است و از اژدهای بی‌مو در گور سخن گوید در حقیقت اگر به همین‌ها بسنده کند انسان فهمیده‌ای نیست. هم بهشت وجود دارد و هم دوزخ؛ در آن یکی نعمت‌های فراوان و در این عذاب‌های بی‌شمار وجود دارد. پس ناگزیر باید تعادل برقرار کرد. کسی که فقط جنبه‌های منفی را در نظر می‌گیرد به اشتباه می‌افتد. خداوند ابتدا دوزخیان را توصیف و سپس به توصیف بهشتیان می‌پردازد. این تنوع در توصیف انسان را متعادل می‌کند. اما اگر فقط به جنبه‌های منفی بسنده شود و تنها به بیم و هشدار اکتفا کنیم و فقط عذاب‌هایی را که بر سر انسان می‌آید بیان نماییم این دعوت ما موفقیت آمیز نخواهد بود. در سوره ابتدا به موارد منفی پرداخته و سپس از مؤمنان سخن می‌گوید و از نیکانی که در والاترین جایگاه قرار دارند. کتابی نوشته شده که مقربان آن را مشاهده خواهند كرد و به راستى نيكوكاران در نعيم [الهى] خواهند بود. اکنون وارد بخش مقابل شدیم. خداوند می‌فرماید:

﴿إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كَانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُون﴾
﴿[آرى در دنيا] كسانى كه گناه می‌کردند آنان را كه ايمان آورده بودند به ريشخند می‌گرفتند.﴾

[سوره‌ی مطففين:29]

در حقیقت وقتی انسان از خداوند دور می‌شود گویا در حق خودش مرتکب جنایت شده است. شما برای خوشبخت شدن آفریده شده‌اید:

﴿إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَلِذَلِكَ خَلَقَهُم﴾
﴿مگر كسانى كه پروردگار تو به آنان رحم كرده و براى همين آنان را آفريده است.﴾

[سوره‌ی هود:119]

﴿إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كَانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُون﴾
﴿[آرى در دنيا] كسانى كه گناه می‌کردند آنان را كه ايمان آورده بودند به ريشخند می‌گرفتند.﴾

[سوره‌ی مطففين:29]

در حقیقت انسان وقتی زاده می‌شود افراد پیرامون او می‌خندند و او گریه می‌کند و وقتی مرگش فرا می‌رسد در اکثر موارد افراد پیرامون او گریه می‌کنند. و اگر مؤمن بوده باشد تنها خود او می‌خندد. مؤمن وقتی مرگش نزدیک می‌شود جایگاه خویش در بهشت را مشاهده می‌کند و می‌گوید: هرگز بدی ندیده‌ام و کافر وگناهکار وقتی جایگاه خود را در جهنم می‌بیند می‌گوید: هیچ خیری ندیدم. تمام سختی‌های دنیا سختی‌های حاصل از تکلیف و وظیفه است. به این دلیل تکلیف نامیده شده که وی به زحمت می‌افتد. چشم پوشی، زبان نگه داشتن، پایبندی و استقامت در راه خدا از انواع تکالیف و زحمت هاست. باید حواس پنجگانه را مراقبت کرد. به این دلیل تکلیف نامیده شده که در آن تلاش و زحمت وجود دارد.
برای نزدیک‌تر شدن موضوع به ذهن توجه کنید. شخصی بر دوچرخه‌ای سوار می‌شود. به دو راهی می‌رسد. یک راه به سراشیبی و یک راه به سربالایی وجود دارد. برای دوچرخه سوار راه سراشیبی راحت تر و آسان تر است. هیچ زحمتی ندارد و راه هموار است. در آن گل‌ها و ریحان‌های زیبا وجود دارد. اما این راه آسان و دوست داشتنی به سیاه چالی بی انتها ختم می‌گردد که پرندگان لاشخور شکاری در آن وجود دارند. در ابتدای راه بر روی تابلو نوشته شده است. دوربینی هم وجود دارد. اگر دوست دارید بخوانید، بخوانید. دوست دارید نشانه‌های این سیاه چال را ببینید پس از این دوربین بنگرید. هم‌چنین یک راه سربالایی خسته کننده وجود دارد. در آن ناهمواری‌ها و تپه‌ها و دره‌هایی وجود دارد. اما این راه سربالایی به باغ و بستان زیبایی ختم می‌شود و در آن هر چه انسان بخواهد وجود دارد. اگر انسان از حواس و امیال خود پیروی کند، راه سرازیری را انتخاب می‌کند و اگر از عقل خویش پیروی کند راه سربالایی را بر می‌گزیند. راه بهشت پر از ناهمواری هاست و راه جهنم آسان و هموار است. کافی است هر چه می‌خواهید انجام دهید و هر چه می‌خواهید بخورید و با هر کس می‌خواهید برخورد و تعامل داشته باشید و به هر جا می‌خواهید بروید. این بی برنامگی در مسیر زندگی عذاب دردناک روز قیامت را به دنبال دارد. پس مهم این است که حقیقت را در زمان مناسب بشناسید. به همین دلیل – سیدنا علی می‌گوید - خیری که جهنم را به دنبال داشته باشد، خیر نیست و شری که بهشت را به دنبال داشته باشد، شهر محسوب نمی‌شود. تمام نعمت‌ها در برابر بهشت ناچیز‌اند و تمام سختی‌ها و مصیبت‌ها در برابر آتش جهنم سلامتی و نعمت به شمار می‌روند. یعنی اگر از عذاب دنیا و آخرت نجات یافتید آن گاه به رستگاری بزرگ دست پیدا نموده‌اید. پس رستگاری بزرگ این است که هم از عذاب دنیا و هم از عذاب آخرت نجات پیدا کنید.

بدترین ستم، ستمی است که انسان به خود وا می‌دارد:

به همین دلیل کسانی که طبعا در حق خود ظلم و ستم کرده اند – و ستم در حق دیگران نیز وجود دارد- ولی در حقیقت بدترین نوع ستم، ستم به خود است. یعنی اگر به خود ستم کردید مرتکب شدیدترین و بدترین نوع ستم شده‌اید. بهشت، به حدی بزرگ است که اندازه‌اش به اندازه‌ی آسمان‌ها و زمین است. دقت کنید:

﴿إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَلِذَلِكَ خَلَقَهُم﴾
﴿مگر كسانى كه پروردگار تو به آنان رحم كرده و براى همين آنان را آفريده است.﴾

[[سوره‌ی هود:119

آنان را آفریده تا به آنان ترحم نماید، آفریده تا آنان را خوشبخت نماید:

﴿وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَان﴾
﴿و هر كس را كه از مقام پروردگارش بترسد دو باغ است﴾

[سوره‌ی رحمن:46]

بهشتی در دنیا است و بهشتی در آخرت است. تا آن‌جا که یکی از علما گفته است: دشمنانم با من چه می‌کنند؟ بهشت من در سینه‌ام است. اگر مرا تبعید کنند، این امر برای من گردش است و اگر مرا حبس کنند این امر خلوتی با خداست و اگر مرا بکشند، کشته شدنم شهادت است و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است:

)) عجباً لأمر المؤمن، إن أمره كله خير، وليس ذلك لأحد إلا للمؤمن. إن أصابته سراء شكر فكان خيراً له، وإن أصابته ضراء صبر فكان خيراً له، وليس ذلك لغير المؤمن((.
((شگفتا از کار مؤمن. کار او همه خیر است و این تنها برای مؤمن است. اگر شادمان شود سپاسگزار است پس خیر می‌بیند و اگر زیان بیند باز هم صبر می‌کند و در این مورد هم خیر می‌بیند و این برای غیر مؤمن وجود ندارد.))

[احمد در مسند خود از صهيب ]

برای تقریب به ذهن اگر زندگی انسان را یک نمودار فرض کنیم. این نمودار رو به بالا است. انسان کودکی کوچک بوده است. وارد مدرسه شده و در آموزش عالی پذیرفته شده و کار خوبی نیز به دست آورده است. خانه‌ای خریده و ازدواج کرده است. بالا و بالاتر و بالاتر رفته است. مرگ می‌آید و آن نمودار بالا رفته در عرض یک ثانیه به صفر می‌رسد. مرد. خانه، فرزندان، خانواده، همسر، جایگاه، ثروت، خودرو، فعالیت‌های دوست داشتنی دنیا، گردش، سفر، دید و بازدید، مهمانی‌ها و دعوتی‌ها، همه را از دست داد. این نمودار رو به رشد او بود و مرگ در یک ثانیه این نمودار رو به رشد را به صفر رساند. مرد. نه خانه از اوست و نه خودرو و نه امکانات و فعالیت‌ها و هیچ چیز دیگری از او نیست. تمام جایگاه و مقام او با مرگ به پایان رسید. یعنی تمام ما و تمام جایگاه ما به قطر سرخرگ یعنی یک و یک سوم میلی متر است. اگر این رگ اندکی تنگ شود زندگی انسان به خطر می‌افتد. یک خطر بسیار بزرگ. این مؤمن ترتیبی دیگر دارد. نمودار وی همیشه رو به رشد است و مرگ یک نقطه در این نمودار به حساب می‌آید. اما گناهکار در حق خودش گناه می‌کند:

﴿إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كَانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ * وَإِذَا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغَامَزُونَ * وَإِذَا انْقَلَبُوا إِلَى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِين﴾
﴿[آرى در دنيا] كسانى كه گناه می‌کردند آنان را كه ايمان آورده بودند به ريشخند می‌گرفتند * و چون بر ايشان می‌گذشتند اشاره چشم و ابرو با هم رد و بدل می‌کردند * و هنگامى كه نزد خانواده[هاى] خود باز مى‏گشتند به شوخ‏ طبعى مى‏پرداختند.﴾

[سوره‌ی مطففين:29-31]

درآمد فراوان، جایگاه اجتماعی والا، خانه‌ی با شکوه، خودروی آخرین سیستم با امکانات، گردش‌ها، دید وبازدیدها، مراسم‌ها:

﴿وَإِذَا انْقَلَبُوا إِلَى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِين﴾
﴿و هنگامى كه نزد خانواده[هاى] خود باز مى‏گشتند به شوخ‏ طبعى مى‏پرداختند.﴾

[سوره‌ی مطففين:31]

اما آنان مرگ را در برنامه‌های خود نگنجانده بودند. فکر نکرده بودند که از این خانه‌ی زیبا به گور خواهند رفت و از این جایگاه اجتماعی به گور خواهند رفت و از این ثروت فراوان به سوی گور و از این لذت‌ها به گور خواهند رفت. گور به نیروی قدرتمند و ضعف ناتوان پایان می‌دهد. بی‌نیازی ثروتمند و ناتوانی بینوا و افتخارات آن شخص والامقام و فرومایگی انسان پست همه پایان می‌پذیرد.

انسان در زیان است زیرا گذر زمان او را می‌فرساید:

چه چیز مهم است؟ ای انسان در حقیقت تو یک زمان هستی. تو چند روزی هستی و هر روزی که به پایان می‌رسد بخشی از تو نیز از بین می‌رود. تو زمانی و چون زمان هستی خداوند به مطلق زمان سوگند خورده است، می‌فرماید:

﴿وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْر﴾
﴿ سوگند به زمان * حقیقتا انسان در زیان است.﴾

[سوره‌ی عصر:1-2]

شما زیان کارید. چرا ای خدا؟ می‌گوید: زیرا گذر زمان به تنهایی شما را فرسوده می‌کند. به همین دلیل می‌فرماید:

﴿إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كَانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُون﴾
﴿[آرى در دنيا] كسانى كه گناه می‌کردند آنان را كه ايمان آورده بودند به ريشخند می‌گرفتند.﴾

[سوره‌ی مطففين:29]

به این سخن گوش دهید: خوشا به حال آن که در پایان زندگی‌اش می‌خندد. کسانی هستند که در آغاز زندگی می‌خندند و از کسب دنیا خوشحال‌اند ولی افرادی هم هستند که اندکی پیش از مرگ می‌خندند، آن زمان است که جایگاه خود را در بهشت مشاهده کرده‌اند:

﴿إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كَانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ * وَإِذَا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغَامَزُونَ﴾
﴿[آرى در دنيا] كسانى كه گناه می‌کردند آنان را كه ايمان آورده بودند به ريشخند می‌گرفتند * و چون بر ايشان می‌گذشتند اشاره چشم و ابرو با هم رد و بدل می‌کردند.﴾

[سوره‌ی مطففين:29-30]

در این دنیا چیزی نمی‌فهمد و نمی‌داند چگونه زندگی می‌کند و لذتی نمی‌برد و آرزوهایش کوتاه و کوچک است و حقیقت کالای دنیا را درک نکرده است:

﴿إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كَانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ * وَإِذَا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغَامَزُونَ * وَإِذَا انْقَلَبُوا إِلَى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِين﴾
﴿ [آرى در دنيا] كسانى كه گناه می‌کردند آنان را كه ايمان آورده بودند به ريشخند می‌گرفتند * و چون بر ايشان می‌گذشتند اشاره‌ی چشم و ابرو با هم رد و بدل می‌کردند * و هنگامى كه نزد خانواده[هاى] خود بازمى‏ گشتند به شوخ‏ طبعى مى‌پرداختند.﴾

[سوره‌ی مطففين:29-31]

کسی که بر حق نباشد بر ناحق است:

و در نهایت اگر بر راه حق نباشید بی‌شک در راه باطل افتاده‌اید:

﴿فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ﴾
﴿پس اگر تو را اجابت نكردند بدان كه فقط هوس‌هاى خود را پيروى مى‌كنند.﴾

[سوره‌ی قصص:50]

شما بر سر دو راهی هستید؛ یک راه سراشیبی و یک راه سربالایی. چنان که پیش تر بیان نمودم راه سربالایی تلاش و زحمت فراوان می‌طلبد و خویشتن داری می‌خواهد و باید زبان را در کشید و چشم فروهشت و ذهن را آرام نگه داشت. این خویشتن داری و کنترل بهایش بهشت است:

﴿وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى﴾
﴿و اما كسى كه از ايستادن در برابر پروردگارش هراسيد و نفس خود را از هوس باز داشت * پس جايگاه او همان بهشت است.﴾

[سوره‌ی نازعات:40-41]

بهشت پاداش کسی است که خویشتن دار بوده و درآمد و هزینه‌ها و دیدارها و گردش‌ها و مراسم‌های خود را کنترل نموده است. مراسم‌هایی وجود دارد که از نظر شرعی مقبول است و نیز برخی از مراسم‌ها از نظر شرعی غیر قابل قبول‌اند:

﴿إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كَانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ * وَإِذَا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغَامَزُونَ﴾
﴿[آرى در دنيا] كسانى كه گناه می‌کردند آنان را كه ايمان آورده بودند به ريشخند می‌گرفتند * و چون بر ايشان می‌گذشتند اشاره‌ی چشم و ابرو با هم رد و بدل می‌کردند.﴾

[سوره‌ی مطففين:29-30]

پس پاداش از آن کسی است که خنده‌اش در پایان عمرش باشد:

﴿ أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كَانَ فَاسِقاً لَا يَسْتَوُونَ ﴾
﴿آيا كسى كه مؤمن است چون كسى است كه نافرمان است‏ يكسان نيستند.﴾

[ سوره‌ی سجده: 18 ]

یعنی اگر انسان ایمان نیاورد بی تردید به فساد و ستم خواهد پرداخت:

﴿أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا﴾
﴿آيا كسانى كه مرتكب كارهاى بد شده‏اند پنداشته‏اند كه آنان را مانند كسانى قرار می‌دهيم كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند؟﴾

[جاثیه: 21]

بزرگ‌ترین خوشبختی مؤمن وعده‌ای است که خداوند او را به بهشت داده است:

آیا می‌پذیرید که خداوند با نیکوکار مانند بدکار برخورد کند؟ محال است:

﴿أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ*دقق* سَوَاءً مَحْيَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُون﴾
﴿ آيا كسانى كه مرتكب كارهاى بد شده‏اند پنداشته‏اند كه آنان را مانند كسانى قرار می‌دهيم كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند *دقت کنید* [به طورى كه] زندگى آن‌ها و مرگشان يكسان باشد چه بد داورى مى كنند.﴾

[جاثیه: 21]

آیا مؤمن با فاسق و بدکاره برابر است؟

﴿أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْيَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُون﴾
﴿آيا كسانى كه مرتكب كارهاى بد شده‏اند پنداشته‏اند كه آنان را مانند كسانى قرار می‌دهيم كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند [به طورى كه] زندگى آن‌ها و مرگشان يكسان باشد چه بد داورى مى‌كنند.﴾

[جاثیه: 21]

باری در یک دیدار ایمانی شخصی به من گفت: مؤمن خوشبخت است؟ خیر، خوشبخت نیست. او این گونه به من گفت. در حقیقت من از این پرسش وی شگفت زده شدم. گفتم: توضیح بده. گفت: اگر موج گرما وجود داشته باشد و مؤمن آن را تحمل کند مانند غیر مؤمن است. اگر گرانی‌ها را تحمل کند مانند غیر مؤمن است. حقیقتا خداوند پاسخی بسیار دقیق به من الهام نمود. به او گفتم: اگر انسانی بسیار بسیار بینوا باشد، هشت فرزند هم داشته باشد، خانه‌اش کوچک باشد، برگ تخلیه‌ی خانه هم برایش صادر شده باشد، درآمدش خیلی کمتر از هزینه‌هایش باشد و رنج بسیار بکشد. گفتم: این شخص عمویی دارد که پانصد میلیون سرمایه دارد. فرزندی هم ندارد. در یک حادثه مرده است. چه اتفاقی می‌افتد؟ این فقیر به شدت بینوا است. در عرض یک دقیقه با مرگ این عموی بسیار ثروتمند پانصد میلیون به او می‌رسد. اما کارهای انحصار ورثه و انتقال مالکیت، نیاز به زمان دارد. یعنی پیش از یک سال نمی‌تواند یک ریـال از آن را بردارد. مالک پانصد میلیون شده است اما کارهای اداری آن بسیار دقیق و وقت گیر است. چرا این شخصی که پانصد میلیون به ارث برده است در سال اول پیش از آن که یک درهم بگیرد یکی از خوشبخت‌ترین انسان‌هاست؟ سبب خوشبختی او چیست؟ سبب خوشبختی او این است که خداوند وعده داده است:

﴿أَفَمَنْ وَعَدْنَاهُ﴾
﴿ آيا كسى كه وعده به او داده‏‌ايم.﴾

دلیل خوشبختی‌اش این است که بعد از یک مدت این پول را خواهد گرفت:

﴿أَفَمَنْ وَعَدْنَاهُ وَعْدًا حَسَنًا فَهُوَ لَاقِيهِ كَمَنْ مَتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا﴾
﴿آيا كسى كه وعده‌ی نيكو به او داده‏ايم و او به آن خواهد رسيد مانند كسى است كه از كالاى زندگى دنيا بهره‏ مندش گردانيده‏ايم.﴾

[سوره‌ی قصص:61]

چه چیزی سختی‌ها وزحمت‌های ما را از ما بر می‌گیرد؟ خداوند به ما وعده‌ی بهشت داده است. گاهی خانه اش کوچک است اما به بهشت وعده داده شده است. درآمدش اندک است اما وعده‌ی بهشت داده شده است. از نظر سلامتی مشکل دارد، اما به بهشت وعده داده شده است. پس دلیل خوشبختی بزرگ مؤمن وعده ای است که خداوند او را به بهشت داده است:

﴿أَفَمَنْ وَعَدْنَاهُ وَعْدًا حَسَنًا فَهُوَ لَاقِيهِ كَمَنْ مَتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ هُوَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِينَ﴾
﴿آيا كسى كه وعده‌ی نيكو به او داده‏ايم و او به آن خواهد رسيد مانند كسى است كه از كالاى زندگى دنيا بهره‏ مندش گردانيده‏ايم؟﴾

[سوره‌ی قصص:61]

کفار مؤمنان را به ریشخند می‌گیرند:

آنان می‌گویند – طرف دیگر-:

﴿إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كَانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ * وَإِذَا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغَامَزُونَ * وَإِذَا انْقَلَبُوا إِلَى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِين﴾
[آرى در دنيا] كسانى كه گناه می‌کردند آنان را كه ايمان آورده بودند به ريشخند می‌گرفتند * و چون بر ايشان می‌گذشتند اشاره‌ی چشم و ابرو با هم رد و بدل می‌کردند * و هنگامى كه نزد خانواده[هاى] خود باز مى‏گشتند به شوخ‏ طبعى مى‏پرداختند.﴾

[سوره‌ی مطففين:29-31]

خانه، درآمد بسیار، خودرو راحت، مقام و جایگاه اجتماعی و برتری در دنیا و حکومت بر بسیاری از چیزها:

﴿وَإِذَا رَأَوْهُمْ قَالُوا إِنَّ هَؤُلَاءِ لَضَالُّون﴾
﴿و چون مؤمنان را می‌ديدند مى‌گفتند اين‌ها [جماعتى] گمراهند.﴾

[سوره‌ی مطففين:32]

عبارت‌های متداول: کوتاه فکر است، دنیا را نمی‌بیند، لذت‌های دنیا را نمی‌بیند، نمی‌تواند از دنیا لذت ببرد.
الفلاح الحقيقي أن ينجح الإنسان فيما خلق له:

﴿وَمَا أُرْسِلُوا عَلَيْهِمْ حَافِظِينَ * فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُون﴾
﴿و حال آن‌كه آنان براى بازرسى [كار]شان فرستاده نشده بودند * و[لى] امروز مؤمنانند كه بر كافران خنده می‌زنند.﴾

[سوره‌ی مطففين:33-34]

پس چه چیزی مهم است؟ چه کسی در پایان عمر و چه کسی در آغاز عمر می‌خندد. مؤمن خدا را می‌شناسد. از آیه‌ها و نشانه‌های او در باره‌ی هستی، او را می‌شناسد. با تأمل در این آیات او را می‌شناسد. با تدبر در آیات تکوینی، افعال خداوند و در آیات قرآن او را می‌شناسد. در امر خداوند پایدار است. با اعمال نیک به او تقرب می‌جوید. این مؤمن در راهی است که برای آن آفریده شده است. این تنها انسانی است که رستگار خوانده می‌شود. و رستگاری با موفقیت متفاوت است. پیروزی و موفقیت محدود است. گاهی در ارتباط با همسرتان موفق هستید. در تربیت فرزندان موفق هستید. در کارهایتان موفق هستید. اما این موفقیت جزئی، رستگاری نامیده نمی‌شود. رستگاری حقیقی آن است که در انجام هدف از آفرینش خود، پیروز باشید. هدف از وجود شما رسیدن به بهشت است. پس باید در راه رسیدن به بهشت موفق باشید. برای بهشتی آفریده شده‌اید که اندازه‌ی آن به اندازه‌ی آسمان‌ها و زمین است. برای این هدف باید در پیروی از فرامین الهی موفق باشید. بنابراین خداوند می‌فرماید:

﴿فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ * عَلَى الْأَرَائِكِ يَنْظُرُونَ * هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ﴾
﴿ و[لى] امروز مؤمنانند كه بر كافران خنده می‌زنند * بر تخت‌ها[ى خود نشسته] نظاره مى‌كنند * [تا ببينند] آيا كافران به پاداش آنچه می‌کردند رسيده‏‌اند.﴾

[سوره‌ی مطففين:34-36]

دانلود متن

زبان های موجود

پنهان کردن تصویر